به کمک علی بشتابی ..
حسن را در آغوش بکشی ..
بالای پیکر سوخته ی محسنت فاتحه ای بخوانی ..
تکرار شد بانو
حیرتت در کربلا تکرار شد
زینب متحیر مانده بود
به حسین خود را برساند ..
به فریاد خیمه های سوخته و اطفال حرم بشتابد ..
تکلیفش را باز هم شما در کوچه های مدینه معلوم کردید ..
مدینه خوب به یاد دارد که چگونه از جا برخاستید و شتابان خود را به مسجد النبی رساندید و فریاد میزدید : خلوا عن ابن عمی ..
و زینب به سرعت از بالای تل خود را به گودی قتلگاه رساند و فریاد میزد : یا عدو الله قم عن صدر الحسین
کربلا اگر تکرار مدینه بود
زینب تکرار فاطمه است...
منبع: وبلاگ وکیلانه